چرا در مفاتيح شروع دعاهاي ايام هفته با دعاي روز يکشنبه است ؟
|
|
“خنّاس” صیغة مبالغه از مادّة “خنوس” به معنای جمع شدن و عقب رفتن است; به شیطان نیز “خنّاس” گفته میشود، زیرا هنگامی که نام خدا برده میشود، عقبنشینی میکند و از آن جا که این امر غالباً با مخفیکاری و پنهان شدن توأم است، این واژه به معنای “اختفأ” نیز آمده است.(ر.ک: التحقیق فی کلمات القرآن الکریم، حسن المصطفوی، ج 3، ص 131ـ132، مؤسسة الطباعة و النشر / تفسیر نمونه، آیت اللّه مکارم شیرازی و دیگران، ج 27، ص 473، دارالکتب الاسلامیة.) “خنّاس” در آیة شریفه “مِن شَرِّ الْوَسْوَاسِ الْخَنَّاسِ “(ناس،4) صفت “وسواس” (وسوسه کننده) است، چه از جنّ باشد و چه از انس، مانند انسانهای شیطان صفت.(ر.ک: التحقیق فی کلمات القرآن الکریم، همان / قاموس قرآن، سید علی اکبر قرشی، ج 2، ص 310، دارالکتب الاسلامیة.)
موارد هفتگانه ذيل، نشان زنذليلي نيست:
اوّل: * خدمت مرد به همسرش:
امير المؤمنين عليه افضل صلوات المصلّين فرموده اند: «رسول خدا (صلّي الله عليه و آله و سلّم) بر ما وارد شدند در حالي که حضرت فاطمه (عليها السّلام) در کنار ديگ نشسته بود و من نيز مشغول پاک کردن عدس بودم.
رسول خدا (صلّي الله عليه و آله و سلّم) فرمودند: اي ابا الحسن! عرض کردم: لبّيک اي رسول خدا! فرمودند: بشنو؛ و نمي گويم مگر آنچه را که پروردگارم امر کرده است: هيچ مردي نيست که به همسرش در خانه کمک کند، مگر آن که براي اوست ـ به تعداد موهاي بدنش ـ عبادت يک سال، که روزها را روزه گرفته و شب ها را به تهجّد و عبادت، قيام کرده است …
اي علي! ساعتي در خدمت خانه بودن، بهتر از هزار سال عبادت، و هزار حجّ، و هزار عمره است؛ و بهتر است از آزاد نمودن هزار بنده، و … » 1
(البتّه جا دارد در مورد خدمت زن به شوهرش نيز اشارهاي بنمائيم:
پيامبر اکرم صلّي الله عليه و آله و سلّم فرموده اند: «هيچ زني نيست که به شوهرش جرعه اي آب بنوشاند، مگر اين که براي او بهتر است از يک سال عبادتي که روزها را روزه بگيرد و شب ها را به تهجّد و عبادت، قيام کند؛ و خداوند، در ازاء هر جرعه که به شوهرش نوشانده، شهري در بهشت براي او بنا مي کند، و شصت گناه او را مي آمرزد.»2
و حضرت امام باقر عليه السّلام فرمودهاند: «جهاد زن، نيکو شوهرداري کردن است.»3
و حضرت امام صادق عليه السّلام فرمودهاند: «امّ سلمه از رسول خدا (صلّي الله عليه و آله و سلّم) درباره فضيلت زنان در امر خدمت به شوهرانشان سؤال کرد. حضرت فرمودند: هر زني که در خانه شوهرش، چيزي را به منظور سامان دادن و مرتّب کردن، جا به جا کند، خداوند به او نظر ميفرمايد؛ و کسي که خداوند به او نظر فرمايد، عذابش نميکند.
امّ سلمه ـ رضي الله عنها ـ عرض کرد: باز هم درباره ثواب زنان بينوا مطلبي بفرمائيد ـ پدر و مادرم فداي شما باد. ـ
حضرت فرمودند: اي امّ سلمه! به راستي هرگاه زن، باردار شود، اجر و پاداشي همچون کسي که با جان و مالش در راه خداوند عزّتمند و صاحب جلال جهاد ميکند براي اوست.
و زماني که وضع حمل کند، به او گفته ميشود: مسلّماً گناهانت آمرزيده شد، پس اعمالت را از نو شروع کن.
و چون به نوزادش شير دهد، به ازاء هر دفعه، ثواب آزاد کردن بندهاي از فرزندان حضرت اسماعيل به او عطا ميشود.»4 )
دوم: * صبر بر بد اخلاقي همسر:
پيامبر اکرم صلّي الله عليه و آله و سلّم فرمودهاند: «مردي که بر بد اخلاقي زنش صبر کند، خداوند آن اجر و ثوابي را که به حضرت ايوب (عليه السّلام) ـ به جهت بلا و گرفتارياش ـ عطا فرمود، به او عطا ميفرمايد.
و زني که بر بد اخلاقي شوهرش صبر کند، خداوند مانند ثواب حضرت آسيه ـ دختر مزاحم (همسر فرعون) ـ را به او عطا ميفرمايد.»5
سوم: * صبر و خويشتنداري در خانواده:
حضرت امام باقر عليه السّلام فرمودهاند: «به راستي من نسبت به اين غلامم و خانوادهام، بر چيزهائي صبر و خويشتنداري ميكنم كه از حنظل6 در كامم تلختر است!
آري، به راستي هر كس صبر و خويشتنداري کند، به واسطه صبرش، به درجه روزه دار شب زنده دار، و درجه شهيدي كه در پيشگاه حضرت محمّد (صلّي اللَّه عليه و اله و سلّم) شمشير زده نائل ميشود.»7
چهارم: * آشتي دادن:
پيامبر رحمت صلّي الله عليه و آله و سلّم فرمودهاند: «هر كس براي صلح و آشتي ميان دو تن گام بردارد، خداوند و فرشتگانش بر او درود مي فرستند تا زماني که بازگردد؛ و پاداش شب قدر به او عطا ميشود.»8
و نيز فرمودهاند: «کسي که براي آشتي دادن ميان زن و شوهري گام بردارد، خداوند به او اجر هزار شهيد بر حقّ ـ که در راه خدا کشته شده اند ـ عطا ميفرمايد. و به ازاء هر قدمي که بر ميدارد، و هر کلمهاي که ميگويد، براي او عبادت يک سال ـ که شبها را به تهجّد و عبادت، قيام کرده، و روزها را روزه گرفته ـ ميباشد.»9
پنجم: * در کنار اهل و عيال بودن:
حضرت امام صادق عليه السّلام فرمودهاند: «براي اهل مروّت و جوانمردي مايه هلاکت است که مردي ـ در شهري که اهل و عيالش حضور دارند ـ خارج از منزلش شب را به سر ببرد!»10
ششم: *تفقّد و بوسيدن خانواده:
پيامبر رحمت صلّي الله عليه و آله و سلّم به مردي فرمودند: «… به نزد خانواده ات بازگرد و آنان را تفقّد نما و ببوس؛ که همين کار، صدقه است.»11
و نيز فرمودهاند: «فرزندان تان را زياد ببوسيد؛ که به راستي براي شما به ازاء هر بوسيدن، درجهاي در بهشت هست، که بلنداي آن درجه، به اندازه مسير پانصد سال است!»12
هفتم: * بهتر بودن براي خانواده:
پيامبر رحمت صلّي الله عليه و آله و سلّم فرمودهاند: «بهترين شما کسي است که براي خانوادهاش بهتر باشد. و من بهترين شما براي خانوادهام هستم.»13
و نيز فرمودهاند: «عيال و افراد تحت تکفّل مرد، اسيران او هستند. و محبوبترين بندگان به پيشگاه خداوند عزّتمند و صاحب جلال، خوشبرخوردترين آنان است نسبت به اسيرانش.»14
رعايت نکردن موارد ذيل، نشان زنذليلي است:
اوّل: * اجازه ندادن به زنان در گناهان و غيرت و حسّاسيت نسبت به حجاب و عفاف ايشان:
پيامبر اکرم صلّي الله عليه و آله و سلّم فرمودهاند: «… هرگاه زن از منزلش خارج شود، در حالي که خود را زينت و آرايش و معطّر کرده، و شوهرش نيز به آن راضي باشد، به ازاء هر قدمي که آن زن بر ميدارد، خانهاي در آتش جهنّم براي شوهرش بنا ميشود! …»15
و نيز فرمودهاند: «اي علي! هر کس از زنش اطاعت کند، خداوند او را به صورت در جهنّم مياندازد.» حضرت علي عليه السّلام پرسيدند: «چه اطاعتي منظور است؟» حضرت فرمودند که منظور اجازه دادن براي رفتن به جاهاي نامناسب و پوشيدن لباس نازک است.16
و امير المؤمنين عليه افضل صلوات المصلّين فرمودهاند: «… چشمان زنان را به وسيله حجاب و پرده نشيني بپوشان؛ که به راستي شدّت حجاب براي ايشان، موجب بقاء و ماندگاري بيشتر است…»17
ْو حضرت فاطمه زهراء سلام الله عليها فرمودهاند: «هيچ چيز براي زن بهتر از اين نيست که مرد نامحرمي را نبيند، و مرد نامحرمي او را نبيند.»18
دوم: * مکنت نبخشيدن به زنان فراتر از حدّ خودشان:
امير المؤمنين عليه افضل صلوات المصلّين فرمودهاند: «زن را بر آنچه به او مربوط نيست مسلّط مگردان؛ که به راستي اين امر خوشتر براي حالش، آسودهتر براي خاطرش و پايدارتر براي جمال و زيبايياش ميباشد. چرا که حقيقتاً زن ريحانهاي لطيف و خوشبوست، نه کارگزار و مباشر امور… و او را به طمع مينداز که براي غير خودش ميانجيگري و وساطت کند.»19
سوم: * عدم نيازمندي به زنان:
امير المؤمنين عليه افضل صلوات المصلّين فرمودهاند: «سنگينيهاي امور زندگيتان را بر دوش زنان منهيد و تا ميتوانيد از آنان استغناء و بينيازي ورزيد؛ که به راستي آنان بسيار منّت ميگذارند و نيز احسان را کفران ميکنند!»20
چهارم: * اطاعت نکردن از زنان و نسپردن تدبير امور به ايشان:
امير المؤمنين عليه افضل صلوات المصلّين فرمودهاند: «به راستي دينداران نشانههايي دارند که به آنها شناخته ميشوند: راستگويي، امانتداري، وفاي به عهد، پيوند با خويشان، ترحّم بر ضعيفان، كمتر تسليم شدن در برابر زنان، بخشش و احسان، خوشاخلاقي، بردباري فراوان، پيروي از علم و هر چه كه مايه تقرّب به خداست.
ايشان زندگي اي دلنشينتر و سرانجامي خوش دارند.»21
و امير المؤمنين عليه افضل صلوات المصلّين فرمودهاند: «هر مردي که زني عهدهدار تدبير امورش شود، ملعون است!»22
پي نوشت ها
1 «دَخَلَ عَلَيْنَا رَسُولُ اللَّهِ (صلّي الله عليه و آله و سلّم) وَ فَاطِمَةُ (عليها السّلام) جَالِسَةٌ عِنْدَ الْقِدْرِ وَ أَنَا أُنَقِّي الْعَدَسَ قَالَ: يَا أَبَا الْحَسَنِ! قُلْتُ: لَبَّيْكَ يَا رَسُولَ اللَّهِ! قَالَ: اسْمَعْ وَ مَا أَقُولُ إِلَّا مَا أَمَرَ رَبِّي: مَا مِنْ رَجُلٍ يُعِينُ امْرَأَتَهُ فِي بَيْتِهَا إِلَّا كَانَ لَهُ بِكُلِّ شَعْرَةٍ عَلَي بَدَنِهِ عِبَادَةُ سَنَةٍ صِيَامُ نَهَارِهَا وَ قِيَامُ لَيْلِهَا وَ أَعْطَاهُ اللَّهُ مِنَ الثَّوَابِ مَا أَعْطَاهُ اللَّهُ الصَّابِرِينَ وَ دَاوُدَ النَّبِيَّ وَ يَعْقُوبَ وَ عِيسَي (عليهم السّلام)
يَا عَلِيُّ! مَنْ كَانَ فِي خِدْمَةِ عِيَالِهِ فِي الْبَيْتِ وَ لَمْ يَأْنَفْ كَتَبَ اللَّهُ اسْمَهُ فِي دِيوَانِ الشُّهَدَاءِ وَ كَتَبَ اللَّهُ لَهُ بِكُلِّ يَوْمٍ وَ لَيْلَةٍ ثَوَابَ أَلْفِ شَهِيدٍ وَ كَتَبَ لَهُ بِكُلِّ قَدَمٍ ثَوَابَ حَجَّةٍ وَ عُمْرَةٍ وَ أَعْطَاهُ اللَّهُ تَعَالَي بِكُلِّ عِرْقٍ فِي جَسَدِهِ مَدِينَةً فِي الْجَنَّةِ
يَا عَلِيُّ! سَاعَةٌ فِي خِدْمَةِ الْبَيْتِ خَيْرٌ مِنْ عِبَادَةِ أَلْفِ سَنَةٍ وَ أَلْفِ حَجٍّ وَ أَلْفِ عُمْرَةٍ وَ خَيْرٌ مِنْ عِتْقِ أَلْفِ رَقَبَةٍ وَ أَلْفِ غَزْوَةٍ وَ أَلْفِ مَرِيضٍ عَادَهُ وَ أَلْفِ جُمُعَةٍ وَ أَلْفِ جَنَازَةٍ وَ أَلْفِ جَائِعٍ يُشْبِعُهُمْ وَ أَلْفِ عَارٍ يَكْسُوهُمْ وَ أَلْفِ فَرَسٍ يُوَجِّهُهُ فِي سَبِيلِ اللَّهِ وَ خَيْرٌ لَهُ مِنْ أَلْفِ دِينَارٍ يَتَصَدَّقُ عَلَي الْمَسَاكِينِ وَ خَيْرٌ لَهُ مِنْ أَنْ يَقْرَأَ التَّوْرَاةَ وَ الْإِنْجِيلَ وَ الزَّبُورَ وَ الْفُرْقَانَ وَ مِنْ أَلْفِ أَسِيرٍ اشْتَرَاهَا فَأَعْتَقَهَا وَ خَيْرٌ لَهُ مِنْ أَلْفِ بَدَنَةٍ يُعْطِي لِلْمَسَاكِينِ وَ لَا يَخْرُجُ مِنَ الدُّنْيَا حَتَّي يَرَي مَكَانَهُ مِنَ الْجَنَّةِ
يَا عَلِيُّ! مَنْ لَمْ يَأْنَفْ مِنْ خِدْمَةِ الْعِيَالِ دَخَلَ الْجَنَّةَ بِغَيْرِ حِسَابٍ
يَا عَلِيُّ! خِدْمَةُ الْعِيَالِ كَفَّارَةٌ لِلْكَبَائِرِ وَ يُطْفِئُ غَضَبَ الرَّبِّ وَ مُهُورُ حُورِ الْعِينِ وَ يَزِيدُ فِي الْحَسَنَاتِ وَ الدَّرَجَاتِ
يَا عَلِيُّ! لَا يَخْدُمُ الْعِيَالَ إِلَّا صَدِّيقٌ أَوْ شَهِيدٌ أَوْ رَجُلٌ يُرِيدُ اللَّهُ بِهِ خَيْرَ الدُّنْيَا وَ الْآخِرَةِ» ميزان الحکمه به نقل از بحار الانوار ج 101 ص132 و مستدرک الوسائل ج13 ص48
2 «مَا مِنِ امْرَأَةٍ تَسْقِي زَوْجَهَا شَرْبَةً مِنْ مَاءٍ إِلَّا كَانَ خَيْراً لَهَا مِنْ عِبَادَةِ سَنَةٍ صِيَامِ نَهَارِهَا وَ قِيَامِ لَيْلِهَا وَ يَبْنِي اللَّهُ لَهَا بِكُلِّ شَرْبَةٍ تَسْقِي زَوْجَهَا مَدِينَةً فِي الْجَنَّةِ وَ غَفَرَ لَهَا سِتِّينَ خَطِيئَةً» ميزان الحکمه به نقل از وسائل الشيعه ج 20 ص172
3 «جِهَادُ الْمَرْأَةِ حُسْنُ التَّبَعُّل» وسائل الشيعه ج 20 ص221
4 عَنِ الصَّادِقِ عليه السّلام قَالَ: سَأَلَتْ أُمُّ سَلَمَةَ رَسُولَ اللَّهِ (صلّي الله عليه و آله و سلّم) عَنْ فَضْلِ النِّسَاءِ فِي خِدْمَةِ أَزْوَاجِهِنَّ فَقَالَ: أَيُّمَا امْرَأَةٍ رَفَعَتْ مِنْ بَيْتِ زَوْجِهَا شَيْئاً مِنْ مَوْضِعٍ إِلَي مَوْضِعٍ تُرِيدُ بِهِ صَلَاحاً إِلَّا نَظَرَ اللَّهُ إِلَيْهَا وَ مَنْ نَظَرَ اللَّهُ إِلَيْهِ لَمْ يُعَذِّبْهُ
فَقَالَتْ أُمُّ سَلَمَةَ رَضِيَ اللَّهُ عَنْهَا: زِدْنِي فِي النِّسَاءِ الْمَسَاكِينِ مِنَ الثَّوَابِ بِأَبِي أَنْتَ وَ أُمِّي فَقَالَ (صلّي الله عليه و آله و سلّم): يَا أُمَّ سَلَمَةَ! إِنَّ الْمَرْأَةَ إِذَا حَمَلَتْ كَانَ لَهَا مِنَ الْأَجْرِ كَمَنْ جَاهَدَ بِنَفْسِهِ وَ مَالِهِ فِي سَبِيلِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ فَإِذَا وَضَعَتْ قِيلَ لَهَا قَدْ غُفِرَ لَكَ ذَنْبُكَ فَاسْتَأْنِفِي الْعَمَلَ فَإِذَا أَرْضَعَتْ فَلَهَا بِكُلِّ رَضْعَةٍ تَحْرِيرُ رَقَبَةٍ مِنْ وُلْدِ إِسْمَاعِيلَ» بحار الانوار ج100 ص252
5 «مَنْ صَبَرَ عَلَي سُوءِ خُلُقِ امْرَأَتِهِ أَعْطَاهُ اللَّهُ مِنَ الْأَجْرِ مَا أَعْطَي أيّوبَ (عليه السّلام) عَلَي بَلَائِهِ وَ مَنْ صَبَرَتْ عَلَي سُوءِ خُلُقِ زَوْجِهَا أَعْطَاهَا الله مِثْلَ ثَوَابِ آسِيَةَ بِنْتِ مُزَاحِمٍ» مکارم الاخلاق ص213
6 ميوه اي است به شکل هندوانة بسيار کوچک، که طعمش تلخ است… (فرهنگ عميد)
7 «إِنِّي لَأَصْبِرُ مِنْ غُلَامِي هَذَا وَ مِنْ أَهْلِي عَلَي مَا هُوَ أَمَرُّ مِنَ الْحَنْظَلِ إِنَّهُ مَنْ صَبَرَ نَالَ بِصَبْرِهِ دَرَجَةَ الصَّائِمِ الْقَائِمِ وَ دَرَجَةَ الشَّهِيدِ الَّذِي قَدْ ضَرَبَ بِسَيْفِهِ قُدَّامَ مُحَمَّدٍ (صلّي الله عليه و آله و سلّم)» ثواب الاعمال ص 198
8 «مَنْ مَشَي فِي صُلْحٍ بَيْنَ اثْنَيْنِ صَلَّي اللَّهُ عَلَيْهِ وَ مَلَائِكَتُهُ حَتَّي يَرْجِعَ وَ أُعْطِيَ أَجْرَ لَيْلَةِ الْقَدْر» ثواب الاعمال ص 288
9 «مَنْ مَشَي فِي إِصْلَاحِ بَيْنِ امْرَأَةٍ وَ زَوْجِهَا أَعْطَاهُ اللَّهُ أَجْرَ أَلْفِ شَهِيدٍ قُتِلُوا فِي سَبِيلِ اللَّهِ حَقّاً وَ كَانَ لَهُ بِكُلِّ خُطْوَةٍ يَخْطُوهَا وَ كَلِمَةٍ فِي ذَلِكَ عِبَادَةُ سَنَةٍ قِيَامٌ لَيْلُهَا وَ صِيَامٌ نَهَارُهَا» وسائل الشيعه ج 16 ص344
10« هُلْكٌ بِذَوِي الْمُرُوءَةِ أَنْ يَبِيتَ الرَّجُلُ عَنْ مَنْزِلِهِ بِالْمِصْرِ الَّذِي فِيهِ أَهْلُه» من لا يحضره الفقيه ج3 ص555
11 «… فَارْجِعْ إِلَي أَهْلِكَ فَأَصِبْهُمْ فَإِنَّهُ عَلَيْهِمْ مِنْكَ صَدَقَة» ثواب الاعمال ص139
12 «أَكْثِرُوا مِنْ قُبْلَةِ أَوْلَادِكُمْ فَإِنَّ لَكُمْ بِكُلِّ قُبْلَةٍ دَرَجَةً فِي الْجَنَّةِ مَسِيرَةَ خَمْسِمِائَةِ عَامٍ» وسائل الشيعه ج 21 ص485
13 «خَيْرُكُمْ خَيْرُكُمْ لِأَهْلِهِ وَ أَنَا خَيْرُكُمْ لِأَهْلِي» همان
14«عِيَالُ الرَّجُلِ أُسَرَاؤُهُ وَ أَحَبُّ الْعِبَادِ إِلَي اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ أَحْسَنُهُمْ صُنْعاً إِلَي أُسَرَائِه» همان
15 « … وَ الْمَرْأَةُ إِذَا خَرَجَتْ مِنْ بَابِ دَارِهَا مُتَزَيِّنَةً مُتَعَطِّرَةً وَ الزَّوْجُ بِذَلِكَ رَاضٍ يُبْنَي لِزَوْجِهَا بِكُلِّ قَدَمٍ بَيْتٌ فِي النَّارِ فَقَصِّرُوا أَجْنِحَةَ نِسَائِكُمْ وَ لَا تُطَوِّلُوهَا فَإِنَّ فِي تَقْصِيرِ أَجْنِحَتِهَا رِضًي وَ سُرُوراً وَ دُخُولَ الْجَنَّةِ بِغَيْرِ حِسَابٍ احْفَظُوا وَصِيَّتِي فِي أَمْرِ نِسَائِكُمْ حَتَّي تَنْجُوا مِنْ شِدَّةِ الْحِسَابِ وَ مَنْ لَمْ يَحْفَظْ وَصِيَّتِي فَمَا أَسْوَأَ حَالَهُ بَيْنَ يَدَيِ اللَّه» بحار الانوار ج 100 ص249
16 ِ «يَا عَلِيُّ! مَنْ أَطَاعَ امْرَأَتَهُ أَكَبَّهُ اللَّهُ عَلَي وَجْهِهِ فِي النَّارِ» فَقَالَ عَلِيٌّ (عليه السّلام): وَ مَا تِلْكَ الطَّاعَةُ؟ قَالَ صلّي الله عليه و آله و سلّم: «يَأْذَنُ فِي الذَّهَابِ إِلَي الْحَمَّامَاتِ وَ الْعُرُسَاتِ وَ النَّائِحَاتِ وَ لُبْسِ ثِيَابِ الرِّقَاق» بحار الانوار ج 74 ص53
17 «… وَ اكْفُفْ عَلَيْهِنَّ مِنْ أَبْصَارِهِنَّ بِحِجَابِكَ إِيَّاهُنَّ فَإِنَّ شِدَّةَ الْحِجَابِ أَبْقَي عَلَيْهِنَّ وَ لَيْسَ خُرُوجُهُنَّ بِأَشَدَّ مِنْ إِدْخَالِكَ مَنْ لَا يُوثَقُ بِهِ عَلَيْهِنَّ وَ إِنِ اسْتَطَعْتَ أَلَّا يَعْرِفْنَ غَيْرَكَ فَافْعَلْ» نهج البلاغه، نامة 31
18 «مَا مِنْ شَيْ ءٍ خَيْرٌ لِلْمَرْأَةِ مِنْ أَنْ لَا تَرَي رَجُلًا وَ لَا يَرَاهَا» مستدرک الوسائل ج14 ص289
19 «لَا تُمَلِّكِ الْمَرْأَةَ مِنَ الْأَمْرِ مَا يُجَاوِزُ نَفْسَهَا فَإِنَّ ذَلِكَ أَنْعَمُ لِحَالِهَا وَ أَرْخَي لِبَالِهَا وَ أَدْوَمُ لِجَمَالِهَا فَإِنَّ الْمَرْأَةَ رَيْحَانَةٌ وَ لَيْسَتْ بِقَهْرَمَانَةٍ … وَ لَا تُطْمِعْهَا أَنْ تَشْفَعَ لِغَيْرِهَا»کافي ج5 ص510 (قريب به همين مضمون: نهج البلاغه، نامة 31)
20 «لا تَحمِلُوا النّساءَ أثقالَكُم وَ استَغنُوا عَنهُنَّ مَا استَطَعتُم، فَاِنَّهُنَّ يُكثِرنَ الاِمتِنانَ، وَ يَكفُرنَ الاِحسانَ» غرر الحکم ـ شرح مرحوم آقا جمال الدين خوانساري ج6 ص338
21 «إِنَّ لِأَهْلِ الدِّينِ عَلَامَاتٍ يُعْرَفُونَ بِهَا صِدْقَ الْحَدِيثِ وَ أَدَاءَ الْأَمَانَةِ وَ وَفَاءً بِالْعَهْدِ وَ صِلَةً لِلْأَرْحَامِ وَ رَحْمَةً لِلضُّعَفَاءِ وَ قِلَّةَ مُؤَاتَاةٍ لِلنِّسَاءِ وَ بَذْلَ الْمَعْرُوفِ وَ حُسْنَ الْخُلُقِ وَ سَعَةَ الْحِلْمِ وَ اتِّبَاعَ الْعِلْمِ وَ مَا يُقَرِّبُ مِنَ اللَّهِ زُلْفَي فَ طُوبي لَهُمْ وَ حُسْنُ مَآب» تحف العقول ص211
22 «كُلُّ امْرِئٍ تُدَبِّرُهُ امْرَأَةٌ فَهُوَ مَلْعُونٌ» بحار الانوار ج 100 ص228
برخی علمای اهل سنت، صلوات را مخصوص رسول خدا صلی الله علیه و آله و حداکثر در حق انبیای الهی روا دانسته و از نوع صلواتی که در بین شیعیان رایج است اظهار شگفتی می کنند؛ آنگاه با کنایه و یا صریح، کار آنها را مردود شمرده و از آن نهی می کنند.
فخر رازی می نویسد: علمای ما (اهل سنت)، ذکر «صلوات اللّه علیه» و «علیه الصلاة و السلام» را جز در حق رسول خدا جایز ندانسته و از آن منع می کنند در حالی که شیعه آن را برای علی و اولاد علی هم به کار می*برد.
(1)
قاضی عیاض می نویسد: سلام و صلوات مخصوص رسول خدا صلی الله علیه و آله و سایر انبیاء است و کس دیگری در این امر با آنها شریک نیست؛ چنانچه خداوند متعال دستور داده است: «صلّوا علیه و سلّموا تسلیماً». در مورد دیگران باید غفران و رضای الهی را برایشان طلب کرد همانگونه که خداوند متعال فرمود: «یقولون ربّنا اغفر لنا ولإخواننا الذین سبقونا بالإیمان» و نیز: «والذین اتّبعوهم بإحسان رضی اللَّه عنهم».
او ادامه می دهد: اما این نوع صلوات که غیر پیامبر(منظورش آله و یا آل محمد) صلی الله علیه و آله را هم اضافه می کنند ساخته و پرداخته شیعه است که باید با آن مخالفت کرد.(2)
سوال:
اگر حق این است که این آقایان ادعا می کنند و نباید کس دیگری را به ذکر صلوات اضافه کرد؛ به ما پاسخ دهند که چرا خودشان صحابه را به این ذکر اضافه کرده و بعد از صلوات بر رسول خدا صلی الله علیه و آله می گویند: «و صحبه» ؛ «و علی صحبه»؟
دلیل شیعه در گفتن «و آله» در صلوات
شیعه معتقد است اسلام در قرآن خلاصه نمی شود و این سخن که «کتاب الله حسبنا؛ کتاب خدا ما را کفایت می کند»(3)، سخنی باطل و مردود است. ما بر این باوریم که پیام اسلام را باید از قرآن و عترت شنید و این همان سفارش رسول خدا صلی الله علیه و آله در حدیث ثقلین(4) است. از این رو اگر دستوری در قرآن نبود ولی روایت معتبری داشت مانند قرآن مقبول است و باید به آن عمل شود.
فخر رازی می نویسد: علمای ما (اهل سنت)، ذکر «صلوات اللّه علیه» و «علیه الصلاة و السلام» را جز در حق رسول خدا جایز ندانسته و از آن منع می کنند در حالی که شیعه آن را برای علی و اولاد علی هم به کار می*برد
بنابراین:
1. درست است که در قرآن سخنی از «و آله» نیست و آیه «یا أَیُّهَا الَّذینَ آمَنُوا صَلُّوا عَلَیْهِ وَ سَلِّمُوا تَسْلیما» (5) تنها به رسول خدا اشاره می کند؛ اما از این آیه فهمیده نمی شود که به دیگران نمی شود سلام داد و درود فرستاد.
2. رسول خدا صلی الله علیه و آله مفسر قرآن است و اوست که پرده از ابهام برداشته و اختلافات تفسیری را حل می کند «وَ ما أَنْزَلْنا عَلَیْكَ الْكِتابَ إِلاَّ لِتُبَیِّنَ لَهُمُ الَّذِی اخْتَلَفُوا فیهِ وَ هُدىً وَ رَحْمَةً لِقَوْمٍ یُؤْمِنُونَ» (6) حال که روایات روشنی از آن حضرت در اختیار ما و شماست؛ چرا به آن مراجعه نکرده و توجهی به آنها نمی کنید؟
اگر به سخنان آن حضرت مراجعه کنید؛ پاسخ روشنی دستگیرتان می شود:
کعب بن عجزة می گوید: در محضر رسول خدا صلی الله علیه و آله نشسته بودم که مردی آمد از حضرت پرسید: ای رسول خدا! ما می دانیم چگونه به شما سلام کنیم؛ ولی [نمی داینم چگونه به شما صلوات بفرستیم. به ما بگویید که] صلوات بر شما چگونه است؟
حضرت فرمود اینگونه بگویید: «اللّهمّ صَلِّ على مُحمُدٍ و على آلِ مُحمّدٍ كَمَا صَلَّیتَ عَلى آلِ اِبراهیمَ اِنَّكَ حَمیدٌ مجیدٌ اللّهمّ بارِك علَى مُحَمّدٍ و على آل محمد كما باركتَ على آل ابراهیمَ اِنّكَ حمیدٌ مجیدٌ». (7)
همانگونه که ملاحظه می شود صلواتی که شیعه می فرستد و برخی علمای اهل سنت از آن منع می کنند همان صلواتی است که در معتبرترین منابع خودشان به نقل از رسول خدا صلی الله علیه و آله آمده است. با این تفاوت که شیعه برای اختصار تنها بخش ابتدایی آن را می گوید و جالب اینکه در این روایات، اصلا اثری از صحابه ای که برخی اهل سنت بر صلوات می افزایند وجود ندارد.
صلوات ابتر (بدون آل محمد)
کسانی از روی عمد یا ناآگاهی لفظ «آل محمد» یا «آله» را از کنار نام رسول خدا صلی الله علیه و آله حذف کرده و به جای آنکه بعد از نام شریف آن حضرت بگویند: «صلی الله علیه و آله و سلم»؛ می گویند «صلی الله علیه و سلم» اینان بدانند:
1. با اینکه خود را اهل سنت می خوانند اما بر خلاف سنت و دستور رسول خدا صلی الله علیه و آله که خود نقل کرده اند عمل می کنند. آیت الله سبحانی پس از نقل روایت فوق می نویسد: از این بیان روشن می*شود كه در موقع فرستادن صلوات، باید آل محمد را نیز ذكر كنیم تا صلوات كامل شود و این كه عده*ای امروزه در سخنرانی*ها و نوشته*ها، تنها بر پیامبر درود می*فرستند و می*گویند: «صلّی اللّه علیه وسلم»، كاملاً بر خلاف دستور رسول خدا است.
ابن حجر هیثمی از پیامبر صلی الله علیه و آله نقل می*كند كه آن حضرت فرمود: پیامبر صلی الله علیه و آله فرمود: «برای من درود مقطوع و بریده نفرستید، عرض شد مقصود چیست؟ فرمود: نگویید: اللهمّ صلّ علی محمّد، و سكوت كنید، بلكه لازم است بگویید: اللّهمّ صلّ علی محمّد و علی آل محمّد.» (8)
ایشان در ادامه می نویسند: البته شایسته است كه پس از ذكر صلوات، جمله «كَما صَلَّیْتَ عَلى إِبْراهیمَ وَآلِ إِبْراهیم» گفته شود، ولی گاهی به جهت اختصار این جمله ترك می*شود، چنان كه خود پیامبر(صلی الله علیه و آله) در روایت دوم به آن بسنده كرد.
ابن حجر هیثمی از پیامبر صلی الله علیه و آله نقل می*كند كه آن حضرت فرمود: پیامبر صلی الله علیه و آله فرمود: «برای من درود مقطوع و بریده نفرستید، عرض شد مقصود چیست؟ فرمود: نگویید: اللهمّ صلّ علی محمّد، و سكوت كنید، بلكه لازم است بگویید: اللّهمّ صلّ علی محمّد و علی آل محمّد
گذشته از این، می*توان گفت جمله «كَما صَلَّیْتَ عَلی إِبْراهیمَ وَ آلِ *إِبْراهیم» جزء صلوات نیست، بلكه تعبیری است برای تعلیم آن؛ یعنی همان طور كه بر ابراهیم و آل او صلوات می*فرستید بر محمّد و آل او نیز صلوات بفرستید و این دو را از هم جدا نسازید و شگفت آن كه در صحیحین و دیگر كتاب*ها، نامی از صحابه به میان نیامده، در صورتی كه اهل سنت به هنگام فرستادن درود كامل، صحابه را بر آل عطف می*كنند و می*گویند: «و علی آله و صحبه» (9)
نکته پایانی
اگر کسی پیدا شد و باز بر این جمله باطل اصرار ورزید و گفت «حسبنا کتاب الله»؛ فقط از قرآن برای من دلیل بیاورید که به غیر پیامبر صلی الله علیه و آله هم می شود صلوات فرستاد این آیات را برای او می خوانیم:
یَأَ ایهَُّا الَّذِینَ ءَامَنُواْ اذْكُرُواْ اللَّهَ ذِكْرًا كَثِیرًا * وَ سَبِّحُوهُ بُكْرَةً وَ أَصِیلاً * هُوَ الَّذِى یُصَلىِّ عَلَیْكُمْ وَ مَلَئكَتُهُ لِیُخْرِجَكمُ مِّنَ الظُّلُمَتِ إِلىَ النُّورِ وَ كَانَ بِالْمُؤْمِنِینَ رَحِیمًا (10)
اى کسانی که ایمان آورده اید! خدا را بسیار یاد كنید و صبح و شام او را تسبیح گویید. اوست كه با فرشتگان خود بر شما صلوات مىفرستد تا شما را از تاریكىها به سوى نور بیرون آورد، و او به مؤمنان مهربان است.
همانگونه که ملاحظه می کنید در این آیات صلوات خدا و ملائکه اش انحصاری به رسول خدا صلی الله علیه و آله نداشته و تمام مومنینی را که اهل ذکر کثیر و تسبیح صبح و شامند را شامل می شود.
با استناد به این آیات و آن روایات است که ما خطاب به اهل بیت عصمت و طهارت عرض کنیم«صلوات الله علیکم» (11) و یا دل رو به کربلا کرده و با دیده اشکبار چنین می گوییم: صلی الله علیک یا ابا عبدالله.(12)
پی نوشت ها:
1. مفاتیح الغیب، ج16، ص: 136
2. ر.ک به الشفا بتعریف حقوق المصطفى 2: 191- 192
3. این سخن را عُمَر به زبان راند. صحیح بخاری ج1 ص 37
4. کافی ج1 ص294
5. آیه 56 سوره احزاب : اى كسانى كه ایمان آوردهاید بر او درود فرستید و سلام گوئید و تسلیم فرمانش باشید.
6. آیه 64 سوره نحل : ما این كتاب را بر تو نازل نكردیم مگر براى اینكه حقایقى را كه در آن اختلاف كردهاند، براى آنان توضیح دهى [تا از آرا، نظریات وسلیقههاى باطلشان نسبت به حقایق دست بردارند] و براى مردمى كه ایمان دارند [مایه] هدایت و رحمت باشد
7. صحیح بخاری ج2 ص159 و ج3 ص119 و ج4 ص72 و صحیح مسلم ج1 ص305
8. الصواعق المحرقه، ص 146
9. پایگاه اصلاع رسانی معظم له (+)
10. آیات 41-43 سوره احزاب
11. مفاتیح الجنان، زیارت جامعه ائمة المومنین
12. همان، زیارت امام حسین علیه السلام (زیارت اول)
ابهامهای موجود در زمینه فلسفه و چرایی غیبت آخرین حجّت حق، حضرت مهدی(عج)، از یك سو، و سختیها و ناگواریهای بسیاری كه در دوران غیبت و حضور نداشتن امام(علیه السلام) در جامعه به مردم روی میآورد، از سوی دیگر، گاه موجب میشود كه گروهی زبان به گلایه یا، خدای نخواسته، اعتراض بگشایند كه: مگر ظلم و بیعدالتی و فساد و فحشا به نهایت خود نرسیده است، پس چرا خداوند وعده خود را محقّق نمیسازد و حجّتش را آشكار نمیكند؟ آیا دیگر زمان رهایی انسانهای در بند فرا نرسیده است؟ آیا دیگر زمان آن نشده كه به دوران دیرپای ظلمت و تاریكی در كره زمین پایان داده شود؟ چرا امام مهدی(عج) این همه ظلم و فساد را میبیند، امّا ظهور نمیكند؟ و…
قطعاً توان، درك و ظرفیت تحمل مردم متفاوت است و چه بسا كه با افزون شدن امواج ناملایمات و سرعت گرفتن توفان فتنهها گروهی به گرداب یأس و ناامیدی دچار شوند و به انكار اصل وعده ظهور منجی موعود بپردازند؛ از این روست كه پیشوایان معصوم امّت(علیهم السلام) در موارد متعددی از مردم خواستهاند كه با دعا و التجا به درگاه خداوند از او بخواهند كه به آنها پایداری، شكیبایی و استواری عطا كند تا بتوانند در مقابل فتنهها و آشوبهای عصر غیبت مقاومت كنند و ایمان و اعتقاد راستین خود را تا زمان ظهور حفظ نمایند. از آن جمله میتوان به این بخش از زیارت حضرت صاحبالزّمان(عج) اشاره كرد:
خداوندا! مرا بر دین خود پایدار دار و به طاعت خود وادار ساز. قلبم را برای ولی امرت نرم كن و مرا از آنچه آفریدگانت را با آن میآزمایی معاف فرما و به طاعت ولی امرت ثابت قدم بدار. همو كه از آفریدگانت نهانش داشتی و به اذن تو از دیدهها پنهان شد و فرمان تو را انتظار میكشد.
مگر ظلم و بیعدالتی و فساد و فحشا به نهایت خود نرسیده است، پس چرا خداوند وعده خود را محقّق نمیسازد و حجّتش را آشكار نمیكند؟ آیا دیگر زمان رهایی انسانهای در بند فرا نرسیده است؟ آیا دیگر زمان آن نشده كه به دوران دیرپای ظلمت و تاریكی در كره زمین پایان داده شود؟
تو دانایی به وقتی كه به صلاح ولی امر توست تا اجازهاش دهی امرش را آشكار كند و پرده [غیبت]اش را بردارد، بی آنكه تو را معلمی باشد. پس مرا بر این امر شكیبا ساز تا دوست نداشته باشم تعجیل در آنچه را كه تو به تأخیر انداختهای و تأخیر در آنچه تو تعجیلش را خواستهای و پرده برداشتن از آنچه تو پوشیدهاش داشتهای و كاوش در آنچه تو نهانش داشتهای و به ستیز برنخیزم با تو در آنچه كه تدبیر فرمودهای و نگویم:«برای چه، چگونه و چرا ولی امر ظهور نمیكند، با اینكه زمین از ستم پر شده است؟» و همه كارهایم را به تو وامیگذارم.
آرزو میكنیم كه خداوند به همه توفیق شكیبایی در ناملایمات، پایداری در سختیها و استواری در انجام وظیفه عطا كند، تا بتوانیم با ایمانی پسندیده و اعمالی شایسته به خدمت ولی و صاحب خود حاضر شویم و پاداش صبر و بردباری خود را از دست آن امام بزرگوار دریافت كنیم. آمین یا رب العالمین.
همچنین در دعای دیگری كه از ناحیة مقدّس خود حضرت، توسط نایب ایشان در زمان غیبت كبری صادر شده است، می*خوانیم:
خدایا … مرا در اطاعت از ولیّ امر خود كه او را از خلق خویش پنهان ساخته*ای، ثابت قدم بدار. او با اجازة تو از مخلوقات غایب شده و در انتظار امر تو است
.(1)
اللهم عجل لولیک الفرج