کوثر

  • خانه 
  • تماس  
  • ورود 

میگم بخند! بگو خب...

10 بهمن 1392 توسط فلاح

یکی تعریف می کرد: توی آسانسور واساده بودم یه دختر خانوم هم سوار شد
اول ساکت بود بعد گفت: چطوری؟
گفتم: الحمدلله ….
یه نگاهی به من کرد و هندزفری شو جابجا کرد

وای خدای من! معلوم شد داشت با تلفن حرف می زد

هیچی دیگه منم تسبیحم رو از تو جیبم در آوردم ادامه دادم:
الحمدلله الحمدلله الحمدلله الحمدلله الحمدلله …. بالاخره این روز روزگار نباس کم آورد.

مطلب قبلی
مطلب بعدی
 نظر دهید »

موضوعات: بدون موضوع لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...

فید نظر برای این مطلب

کوثر

موضوعات

  • همه
  • بدون موضوع
ساعت فلش مذهبی

حدیث

اوقات شرعی

ذکر روزهای هفته
  • کوثربلاگ سرویس وبلاگ نویسی بانوان
  • تماس